حمیدرضا دورودیان؛ عاطفه دورودیان
چکیده
تغییر کاربری اراضی کشاورزی پس از کم آبی، دومین مشکل اساسی کشاورزی ایران محسوب میشود و نمونهای از ناکامی سازوکار بازار در حفظ محیط زیست بهشمار میرود. این امر سبب نابودی بخش اعظمی از زمینهای کشاورزی شده و از دیدگاه امنیت غذایی، خودکفایی و اشتغال پایدار جامعه روستایی، پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیار حائز اهمیت است. ...
بیشتر
تغییر کاربری اراضی کشاورزی پس از کم آبی، دومین مشکل اساسی کشاورزی ایران محسوب میشود و نمونهای از ناکامی سازوکار بازار در حفظ محیط زیست بهشمار میرود. این امر سبب نابودی بخش اعظمی از زمینهای کشاورزی شده و از دیدگاه امنیت غذایی، خودکفایی و اشتغال پایدار جامعه روستایی، پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بسیار حائز اهمیت است. فشار صنعت، گردشگری، بحران کم آبی و کاهش حاصلخیزی و بهرهوری بخش کشاورزی، تغییر سبک زندگی روستاییان، خلا قوانین بازدارنده و فساد اداری، حفاظت از اراضی کشاورزی را دشوارتر میکند. بررسی در میان تحقیقات انجام شده نشان میدهد که مشکلات اقتصادی مردم، درآمد کم، افزایش هزینههای زندگی و کشاورزی، به صرفه نبودن فعالیتهای کشاورزی و مشکلات مربوط به بازاریابی و فروش محصولات، نداشتن پشتوانه مالی، افزایش کاذب قیمت زمین و مسکن، از مهمترین عوامل اقتصادی تغییر کاربری هستند. با جمعبندی مقالات و نظرات متخصصین رشتههای مرتبط مشخص گردید که تغییر کاربری زمین منجر به خسارتهای جبران ناپذیر به عرصههای طبیعی شامل گسترش بیابان زایی و فرسایش خاک، و وقوع بلایای طبیعی مانند رانش زمین، سیل و تغییر اقلیم، از بین رفتن پوشش گیاهی، کاهش تنوع زیستی و حاصلخیزی اراضی و پیامدهای منفی زیست محیطی همچون آلوده شدن منابع آبی و خاکی توسط صنایع آلایندهی غیرمجاز به خصوص در حاشیه رودخانهها، ساحل دریا و مناطق مجاور منابع آب شرب و کشاورزی و نهایتاً مرگ تدریجی کشاورزی و تهدید جدی امنیت غذایی میگردد. از نظر کارشناسان علوم اجتماعی، علاوه بر این پیامدهای محیط زیستی، تغییرکاربری باعث پدید آمدن تغییرات ساختاری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی روستاها شده است که منجر به نابرابری درآمد روستاییان و گسترش تبعیض و بی عدالتی، سرخوردگی روستاییان، ایجاد تنشهای خانوادگی و تعارضات فرهنگی، از دست دادن هویت خانوادگی و اجتماعی، افزایش تمایل به مهاجرت، کاهش انگیزه برای برنامه ریزی درازمدت فعالیتهای کشاورزی، کاهش اشتغال مولد و پایدار و نهایتاً تبعات اجتماعی و فرهنگی جبران ناپذیر در روستاییان میگردد که برخی از جنبههای آن بطور مشروح در این مقاله بحث گردیده است.