فریدون نورقلی پور؛ ساناز توحیدلو؛ علیرضا جعفرنژادی؛ یونس محمد نژاد؛ کامران میرزاشاهی؛ جلال قادری؛ محمد حسین ارزانش؛ محمد پسندیده؛ احمد بایبوردی؛ نصرت اله منتجبی؛ مختار زلفی باوریانی؛ پیمان کشاورز؛ محسن سلسیپور؛ انور اسدی جلودار؛ پروین ایزدی؛ شادی صدیقی؛ ناصر دواتگر؛ علیرضا مهاجر؛ مسعود دادیور؛ ماشاله حسینی
چکیده
به منظور مقایسه روش کوددهی زارعین با روش تلفیقی حاصلخیزی خاک و توصیه کودی گیاه کلزا، پروژهای ملی در 10 استان، اجرا شد. مناطق اجرا شامل 54 مزرعه در استانهای گلستان، مازندران، خوزستان (دزفول)، خوزستان (اهواز)، اردبیل (مغان)، آذربایجان شرقی، اصفهان، بوشهر، خراسان رضوی، کرمانشاه، فارس و ورامین بود. این مناطق، طیف وسیعی از اقلیمهای ...
بیشتر
به منظور مقایسه روش کوددهی زارعین با روش تلفیقی حاصلخیزی خاک و توصیه کودی گیاه کلزا، پروژهای ملی در 10 استان، اجرا شد. مناطق اجرا شامل 54 مزرعه در استانهای گلستان، مازندران، خوزستان (دزفول)، خوزستان (اهواز)، اردبیل (مغان)، آذربایجان شرقی، اصفهان، بوشهر، خراسان رضوی، کرمانشاه، فارس و ورامین بود. این مناطق، طیف وسیعی از اقلیمهای کشت کلزا و دامنه متفاوتی از خصوصیات خاک را شامل میشد. در قسمتی از این مزارع انتخابی، مدیریت کوددهی بر اساس آزمون خاک (مصرف بهینه کود) و در نیمه دیگر مزرعه انتخابی، مدیریت با روش عرف زارع یا شاهد منطقه، اعمال شد. در پایان دوره رشد، عملکرد دانه تیمار عرف زارع و تیمار توصیه کودی در هر استان و در هر منطقه مقایسه شد. با توجه به نتایج، فسفر بیشترین درصد کمبود را در خاک مزارع داشت و از عناصر کممصرف نیز، بیشترین کمبود مربوط به عنصر روی بود. به طور میانگین، افزایش عملکرد دانه در کل نقاط اجرا در سال اول 600 کیلوگرم در هکتار یا 24 درصد، نسبت به تیمار عرف زارع بود. در سال دوم افزایش عملکرد دانه در کل نقاط اجرا به طور میانگین 784 کیلوگرم در هکتار یا 27/4 درصد بود. برای میانگین دو سال، مقدار 692 کیلوگرم در هکتار یا 25/7 درصد افزایش عملکرد دانه نسبت به عرف زارع، حاصل شد. نسبت فایده به هزینه در مناطق مختلف با توجه به عملکردهای حاصله به خصوصیات خاک و مقدار کود مصرفی، بستگی داشت. بیشترین مقدار این نسبت مربوط به منطقه نیشابور (26/52) و داراب (22/31) و کمترین آن مربوط به بوشهر (0/28) بود. نتایج نشان داد که مصرف کود مطابق توصیه انجام شده از لحاظ زمان، مقدار، منبع و روش مصرف، باعث بهبود عملکرد کلزا در کلیه مناطق، خواهد شد.
مسعود دادیور؛ مجید فروهر
چکیده
ریزوسفر یک منطقه میکرواکولوژیکی در مجاورت مستقیم ریشه گیاه است که در آن، فعل و انفعالات شیمیایی سریع و متعددی انجام شده و محیط آن، رقابتی تر از توده خاک می باشد. این محیط را بر اساس نزدیکی به ریشه و میزان متاثر شدن از آن، به سه منطقه داخلی، میانی و خارجی تقسیم می کنند. ترکیبات اضافه شده به خاک توسط ریشه، در چهار دسته طبقه بندی می شوند: ...
بیشتر
ریزوسفر یک منطقه میکرواکولوژیکی در مجاورت مستقیم ریشه گیاه است که در آن، فعل و انفعالات شیمیایی سریع و متعددی انجام شده و محیط آن، رقابتی تر از توده خاک می باشد. این محیط را بر اساس نزدیکی به ریشه و میزان متاثر شدن از آن، به سه منطقه داخلی، میانی و خارجی تقسیم می کنند. ترکیبات اضافه شده به خاک توسط ریشه، در چهار دسته طبقه بندی می شوند: تراوشات(بطور غیر فعال از ریشه ها خارج می شوند)، ترشحات( بطور فعال از ریشه ها خارج می شوند)، سلول های مرده و ترکیبات گازی. ترکیبات موجود در مواد بر جای گذاشته شده توسط ریشه با اسیدی کردن یا تغییر شرایط اکسیداسیون-احیا در ریزوسفر و یا کلاته کردن مستقیم عناصر، به فراهمی عناصر غذایی نظیر نیتروژن، فسفر، آهن و... کمک می کنند. با خشک شدن خاک پتانسیل هیدرولیکی کاهش می یابد که به دنبال آن، تراوشات ریشه شروع به پس دادن آب به خاک می کنند که نتیجه آن، افزایش درجه پایداری ریزوسفر است. استراتژی مدیریت مرسوم عناصر غذایی وابستگی زیادی به استفاده از کودهای شیمیایی دارد و توان بالقوه بیولوژیکی خاک و گیاه در بسیاری از موارد، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. البته تقاضای جمعیت روزافزون دنیا برای غذا و در نتیجه ضرورت حصول عملکرد بالای محصولات کشاورزی، اهرم فشاری برای این کم توجهی بوده است. در بسیاری از موارد، مصلحت تولید بیشتر و بدست آوردن غذا، حتی ملاحطات زیست محیطی دیگری را نیز زیر پا گذاشته است. فرآیندهای شیمیایی و بیولوژیکی که در ریزوسفر اتفاق می افتد، نه فقط تعیین کننده تحرک و جذب عناصر غذایی خاک است، بلکه کارآیی مصرف عناصر غذایی را نیز کنترل می کند.پایه گذاری استراتژی مدیریت تلفیقی عناصر غذایی منطقه ریشه ، یک روش موثر برای حل مشکل میان حصول عملکرد بالای محصول، کارآیی مصرف عناصر غذایی و حفاظت از محیط زیست است.