مهناز اسکندری؛ علی زین الدینی؛ میر ناصر نویدی؛ بهزاد مینایی
چکیده
تعیین اولویت اراضی، نوعی تصمیم گیری با معیارهای متعدد است که گاه بایکدیگر همسو نیستند. از این رو، کاربرد روشهای تصمیمگیری چندمعیاره در حل این مسائل در سالهای اخیر، بسیار پرکاربرد بوده است. هدف از این پژوهش، معرفی روش بهترین-بدترین (BWM) در اولویت بندی تناسب اراضی برای کشت محصولات کشاورزی بود. همچنین، نتایج این روش با روش ...
بیشتر
تعیین اولویت اراضی، نوعی تصمیم گیری با معیارهای متعدد است که گاه بایکدیگر همسو نیستند. از این رو، کاربرد روشهای تصمیمگیری چندمعیاره در حل این مسائل در سالهای اخیر، بسیار پرکاربرد بوده است. هدف از این پژوهش، معرفی روش بهترین-بدترین (BWM) در اولویت بندی تناسب اراضی برای کشت محصولات کشاورزی بود. همچنین، نتایج این روش با روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، به عنوان پرکاربردترین روش تصمیمگیری چندمعیاره در مطالعات گذشته، مقایسه شد. برای دستیابی به این هدف، از 12 باغ تحت کشت خرما در منطقه جهرم استان فارس با حفر خاکرخ، نمونه گیری شد. آزمایشهای فیزیک وشیمیایی لازم روی نمونه ها انجام و ویژگی های موثر خاک بر مقدار عملکرد، مشخص گردید. ماتریس داده های خاک و عملکرد از مناطق نمونهبرداری، تهیه و روشهای BWM و AHP برای تعیین وزن معیارها به کار رفت. با جمع حاصلضرب اعداد استانداردشده هر ویژگی خاکی در وزن آن، شاخص تناسب اراضی برای هر باغ بدست آمد. مقادیر شاخص تناسب با عملکرد واقعی مقایسه شد تا کارایی مدل های بکار رفته در تعیین اولویت باغها مشخص شود. نتایج نشان داد که شاخص بدست آمده از هر دو روش، تقریباً یکسان است. لیکن معیارهای ارزیابی به کار رفته شامل حداقل تناقض، انحراف کل و انطباق، نشاندهنده سازگاری بیشتر قضاوتها در روش BWM بود. در نهایت، کاربرد این روش به دلیل برخورداری از برخی ویژگیها مانند نیاز به تعداد کمتری مقایسه زوجی در مقایسه با دیگر روشهای تصمیمگیری چندمعیاره ماتریسی همچون AHP، پایداری و سازگاری بیشتر وزنهای تعیین شده در پایان مسأله تصمیمگیری، امکان کاربرد توأمان با سایر روشها، استفاده از اعداد صحیح برای انجام مقایسهها و سادگی کاربرد در حل مسائل تصمیمگیری چندمعیاره مانند تصمیم گیری برای اولویت کاربری اراضی، به عنوان روشی کارا و قابلاعتماد، توصیه میشود.
نورایر تومانیان؛ علی زین الدینی میمند
چکیده
با ارائه مفاهیم و مؤلفههای پایداری زیستبوم طبیعی، پتانسیل زیستبوم خاک برای دستیابی به پایداری طبیعت، سعی شده نقش علم ارزیابی در رسیدن به این اهداف تعریف شود. در این مقاله با تشریح مفاهیم و اجزاء پایداری زیستبوم، کارکرد زیستبومی خاک و ارائه مسیر راه برای حصول به پایداری محیطزیست در تبیین جایگاه و نقش ارزیابی اراضی در این ...
بیشتر
با ارائه مفاهیم و مؤلفههای پایداری زیستبوم طبیعی، پتانسیل زیستبوم خاک برای دستیابی به پایداری طبیعت، سعی شده نقش علم ارزیابی در رسیدن به این اهداف تعریف شود. در این مقاله با تشریح مفاهیم و اجزاء پایداری زیستبوم، کارکرد زیستبومی خاک و ارائه مسیر راه برای حصول به پایداری محیطزیست در تبیین جایگاه و نقش ارزیابی اراضی در این مسیر تشریح شود. اگرچه علم ارزیابی پایه و اساس فرآیندهای تصمیمگیری و سیاستگذاری است، اما هنوز بهدرستی و روشمند در جهت بهینهسازی مدیریت کلی و همهجانبه مورد استفاده قرار گرفته نشده است. در حقیقت، ارزیابی محیطی با هر تعریف و یا با هر روش اجرائی آن، حلقه مفقودهای فرآیندهای تصمیمگیری و سیاستگذاری در نظام مدیریت پایدار است و از آنجائی که علم ارزیابی ارتباط دهنده تمام علوم محیط زیستی، اقتصادی و صنعتی است، باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد. ارزیابی اراضی، با تعیین وضعیت خصوصیات ترکیبی خاک از قبیل کیفیت، انحطاط، انعطافپذیری، امنیت، سلامت، بهرهوری، رفتار و کارایی همراه با ارزیابی خصوصیات عملکردی و خدمات زیستبومی خاکها، نقش آنها را در مسیر مدیریت جامع زمین روشن مینماید و امکان ارتقاء کیفیت زندگی در کره خاکی را مهیا و پایدار می نماید.
علی زین الدینی؛ سید علیرضا سید جلالی؛ میرناصر نویدی؛ فاطمه ابراهیمی میمند؛ اصغر فرج نیا؛ غلامرضا زارعیان
چکیده
در راستای توسعه کشاورزی پایدار و حفظ منابع خاک، شناخت خصوصیات، تعیین پتانسیل تولید اراضی و استفاده از اراضی با توجه به خصوصیات آنها برای محصولات مهم زراعی از جمله گندم ضروری میباشد. لذا، این مطالعه با هدف ارزیابی نوع و شدت خصوصیات محدود کننده اراضی و بررسی رابطه بین عملکرد واقعی با پتانسیل تولید گندم در چهار منطقه انتخابی کشور ...
بیشتر
در راستای توسعه کشاورزی پایدار و حفظ منابع خاک، شناخت خصوصیات، تعیین پتانسیل تولید اراضی و استفاده از اراضی با توجه به خصوصیات آنها برای محصولات مهم زراعی از جمله گندم ضروری میباشد. لذا، این مطالعه با هدف ارزیابی نوع و شدت خصوصیات محدود کننده اراضی و بررسی رابطه بین عملکرد واقعی با پتانسیل تولید گندم در چهار منطقه انتخابی کشور با وسعتی در حدود 60 هزار هکتار و تجزیه و تحلیل نتایج مطالعات تناسب اراضی و تخمین پتانسیل تولید انجام شد. نتایج نشان داد میانگین تاثیر خصوصیات ذاتی خاک برکاهش تولید گندم در مناطق انتخابی حدود 2388 کیلوگرم در هکتار (74/28%) است. تفاوت بین میانگین پتانسیل تولید اراضی با متوسط عملکرد مزارع نیز حدود 2192 کیلوگرم در هکتار (37/26%) است که نسبتا زیاد بوده و نشان دهنده عدم مدیریت صحیح و محقق نشدن عملکرد بهینه تولیدی نسبت به میزان پتانسیل تولید اراضی میباشد. نکته قابل توجه در مناطق انتخابی این است که درصد محصول تولیدی بهره برداران پیشرو در برخی واحدهای خاک خیلی مناسب (S1) برای گندم آبی نسبت به پتانسیل تولید اراضی دارای اختلاف نسبتا کم ولی برای واحدهای خاک با تناسب متوسط و کم، نسبتا زیاد میباشد. بنابراین ترویج روشهای مدیریت مناسب (کشاورزان پیشرو) در هر منطقه برای افزایش تولید و ارتقاء بهرهوری مناسب خاک ضروری است. در صورت اعمال مدیریت بهینه ، افزایش عملکرد در مزارع گندم آبی تا حدود 85% پتانسیل تولید اراضیقابل تولید میباشد.