ماشاله حسینی؛ عزیز مجیدی؛ هادی پیراستهانوشه
چکیده
گزارشها بیانگر تأثیر امیدبخش استفاده از قارچهای مایکوریزا و گلایسین-بتائین برای بهبود تحمل به خشکی گندم (Triticum aestivium L.) و در نتیجه افزایش کمی و کیفی محصول در شرایط دیم است. بنابراین، آزمایش حاضر، با هدف بررسی این تأثیر بهصورت آنفارم در شرایط خاکهای آهکی در منطقه آباده استان فارس در سال زراعی 01-1400 در شرایط مزرعهای اجرا گردید. ...
بیشتر
گزارشها بیانگر تأثیر امیدبخش استفاده از قارچهای مایکوریزا و گلایسین-بتائین برای بهبود تحمل به خشکی گندم (Triticum aestivium L.) و در نتیجه افزایش کمی و کیفی محصول در شرایط دیم است. بنابراین، آزمایش حاضر، با هدف بررسی این تأثیر بهصورت آنفارم در شرایط خاکهای آهکی در منطقه آباده استان فارس در سال زراعی 01-1400 در شرایط مزرعهای اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل 1) استفاده از مایه تلقیح قارچهای مایکوریزا بهصورت بذرمال پیش از کشت بهعلاوه برگپاشی گلایسین-بتائین بر مبنای سیستم تلفیقی تغذیه گیاهی و 2) مدیریت رایج مزرعه بهعنوان شاهد بود. مایه تلقیح قارچ اندومایکوریزا شامل ترکیبی از سه گونه Funneliformis mosseae ، Rhizophagus irregularisو Glomus etunicatum به میزان دو درصد (دو کیلوگرم همراه با ماده مویان با یکصد کیلوگرم بذر) و برگپاشی گلایسین-بتائین با غلظت پنج میلیگرم در هر لیتر در مراحل اولین گره ساقه و آبستنی بود. نتایج نشان داد که کاربرد قارچهای مایکوریزا و گلایسین-بتائین در تیمار تحقیقاتی با افزایش معنیدار تعداد دانه در سنبله موجب افزایش عملکرد گردید. عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و شاخص برداشت در تیمار تحقیقاتی بهترتیب حدود 60، 39 و 14 درصد بیشتر از تیمار شاهد بود. همچنین، غلظت نیتروژن، فسفر، آهن، منگنز و روی دانه گندم تحت تأثیر تیمار تحقیقاتی افزایش معنیداری داشت؛ که بیانگر بهبود کیفیت دانه در شرایط تیمار تحقیقاتی بود. بهطورکلی، به نظر میرسد که کاربرد مایه تلقیح قارچهای مایکوریزا بهصورت بذرمال قبل از کشت به همراه محلولپاشی شاخسارهای گلایسین-بتائین میتواند باعث افزایش 60 درصدی عملکرد دانه و بهبود کیفیت محصول (محتوای نیتروژن، فسفر، آهن، منگنز و روی دانه) در شرایط دیم گردد، که پایداری محصول و افزایش درآمد کشاورزان را نیز به دنبال خواهد داشت.
فریدون نورقلی پور؛ ساناز توحیدلو؛ علیرضا جعفرنژادی؛ یونس محمد نژاد؛ کامران میرزاشاهی؛ جلال قادری؛ محمد حسین ارزانش؛ محمد پسندیده؛ احمد بایبوردی؛ نصرت اله منتجبی؛ مختار زلفی باوریانی؛ پیمان کشاورز؛ محسن سلسیپور؛ انور اسدی جلودار؛ پروین ایزدی؛ شادی صدیقی؛ ناصر دواتگر؛ علیرضا مهاجر؛ مسعود دادیور؛ ماشاله حسینی
چکیده
به منظور مقایسه روش کوددهی زارعین با روش تلفیقی حاصلخیزی خاک و توصیه کودی گیاه کلزا، پروژهای ملی در 10 استان، اجرا شد. مناطق اجرا شامل 54 مزرعه در استانهای گلستان، مازندران، خوزستان (دزفول)، خوزستان (اهواز)، اردبیل (مغان)، آذربایجان شرقی، اصفهان، بوشهر، خراسان رضوی، کرمانشاه، فارس و ورامین بود. این مناطق، طیف وسیعی از اقلیمهای ...
بیشتر
به منظور مقایسه روش کوددهی زارعین با روش تلفیقی حاصلخیزی خاک و توصیه کودی گیاه کلزا، پروژهای ملی در 10 استان، اجرا شد. مناطق اجرا شامل 54 مزرعه در استانهای گلستان، مازندران، خوزستان (دزفول)، خوزستان (اهواز)، اردبیل (مغان)، آذربایجان شرقی، اصفهان، بوشهر، خراسان رضوی، کرمانشاه، فارس و ورامین بود. این مناطق، طیف وسیعی از اقلیمهای کشت کلزا و دامنه متفاوتی از خصوصیات خاک را شامل میشد. در قسمتی از این مزارع انتخابی، مدیریت کوددهی بر اساس آزمون خاک (مصرف بهینه کود) و در نیمه دیگر مزرعه انتخابی، مدیریت با روش عرف زارع یا شاهد منطقه، اعمال شد. در پایان دوره رشد، عملکرد دانه تیمار عرف زارع و تیمار توصیه کودی در هر استان و در هر منطقه مقایسه شد. با توجه به نتایج، فسفر بیشترین درصد کمبود را در خاک مزارع داشت و از عناصر کممصرف نیز، بیشترین کمبود مربوط به عنصر روی بود. به طور میانگین، افزایش عملکرد دانه در کل نقاط اجرا در سال اول 600 کیلوگرم در هکتار یا 24 درصد، نسبت به تیمار عرف زارع بود. در سال دوم افزایش عملکرد دانه در کل نقاط اجرا به طور میانگین 784 کیلوگرم در هکتار یا 27/4 درصد بود. برای میانگین دو سال، مقدار 692 کیلوگرم در هکتار یا 25/7 درصد افزایش عملکرد دانه نسبت به عرف زارع، حاصل شد. نسبت فایده به هزینه در مناطق مختلف با توجه به عملکردهای حاصله به خصوصیات خاک و مقدار کود مصرفی، بستگی داشت. بیشترین مقدار این نسبت مربوط به منطقه نیشابور (26/52) و داراب (22/31) و کمترین آن مربوط به بوشهر (0/28) بود. نتایج نشان داد که مصرف کود مطابق توصیه انجام شده از لحاظ زمان، مقدار، منبع و روش مصرف، باعث بهبود عملکرد کلزا در کلیه مناطق، خواهد شد.