میر ناصر نویدی؛ هادی اسدی رحمانی؛ منصور چترنور؛ رسول خوارزمی؛ محمد جمشیدی؛ علیرضا ضیایی جاوید؛ زهرا محمداسماعیل؛ فاطمه ابراهیمی میمند
چکیده
تغییر کاربری اراضی کشاورزی یکی از چالشهای مهم در ارتباط با تولید محصولات کشاورزی و امنیت غذایی محسوب میشود. که نتیجه آن از دست رفتن خاک و به خطر افتادن امنیت غذایی است. این مطالعه با هدف بررسی چالشهای مرتبط با اراضی حاصلخیز کشاورزی ایران صورت گرفت که تهدید کاربری اراضی کشاورزی را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داده است. در ادامه ...
بیشتر
تغییر کاربری اراضی کشاورزی یکی از چالشهای مهم در ارتباط با تولید محصولات کشاورزی و امنیت غذایی محسوب میشود. که نتیجه آن از دست رفتن خاک و به خطر افتادن امنیت غذایی است. این مطالعه با هدف بررسی چالشهای مرتبط با اراضی حاصلخیز کشاورزی ایران صورت گرفت که تهدید کاربری اراضی کشاورزی را در ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داده است. در ادامه با مروری بر قوانین تغییر کاربری اراضی در کشورهای مختلف و بررسی قوانین موجود در کشور ایران، سیاستهای کلی مرتبط با صیانت از اراضی کشاورزی مورد واکاوی قرار گرفته است. بررسیها نشان داد که هر کشور مجموعه قوانینی را برای حفاظت از اراضی کشاورزی تدوین کرده است. ارزیابی قوانین کاربری اراضی در ایران نشان میدهد که علیرغم وجود قوانین مرتبط، اجرای آنها بسیار ضعیف بوده و دلایل اجتماعی و تاریخی تغییر کاربری اراضی نیز در کنار عدم پایبندی جامعه به قانون در این مورد اثرگذار بوده است. نتایج ارزیابی تغییرات زمانی رشد و توسعه کلانشهرها نشان داد که وسعت محدوده شهری در مراکز استانهای مختلف گسترش زیادی داشته که موجب از بین رفتن اراضی حاصلخیز کشاورزی در محدوده این شهرها شده است. آمار پنجساله تقاضای تغییر کاربری اراضی به تفکیک استانها نیز بیانگر تمایل مالکان به تغییر کاربری اراضی برای سودآوری بیشتر بوده که نتیجه آن از بین رفتن خاکهای حاصلخیز، کاهش تولیدات کشاورزی و به خطر افتادن امنیت غذایی کشور است.
هوشنگ خسروی؛ هادی اسدی رحمانی
چکیده
از زمانهای قدیم لگومها در تناوب با سایر محصولات کشاورزی کاربرد داشته و حبوبات همواره بخش مهمی از سبد غذایی بشر بودهاند. یکی از مهمترین ویژگیهای لگومها قابلیت ایجاد رابطه همزیستی تثبیتکنندگی نیتروژن با باکتریهای ریزوبیوم است. مدیریت این رابطه همزیستی، گامی در جهت کشاورزی پایدار و حفظ سلامت محیط زیست است. حدود ...
بیشتر
از زمانهای قدیم لگومها در تناوب با سایر محصولات کشاورزی کاربرد داشته و حبوبات همواره بخش مهمی از سبد غذایی بشر بودهاند. یکی از مهمترین ویژگیهای لگومها قابلیت ایجاد رابطه همزیستی تثبیتکنندگی نیتروژن با باکتریهای ریزوبیوم است. مدیریت این رابطه همزیستی، گامی در جهت کشاورزی پایدار و حفظ سلامت محیط زیست است. حدود 130 سال قبل باکتری ریزوبیوم در داخل گره لگوم کشف و جداسازی شد. چند سال بعد اولین کود زیستی حاوی باکتری ریزوبیوم به بازار عرضه شد. ریزوبیوم، اولین کود زیستی مورد استفاده در ایران بود که از دهه 40 شمسی به کشور وارد و در کشت سویا مصرف شد. پژوهشها در دهههای گذشته در ایران نشان میدهد که تلقیح لگومها با باکتریهای ریزوبیوم سبب افزایش عملکرد آنها میشوند. از دلایل نیاز به تلقیح باکتریهای ریزوبیوم میتوان به فقدان باکتری ریزوبیوم اختصاصی همزیست، جمعیت پایین ریزوبیوم و از بین رفتن باکتری و یا کارایی آن به علت عوامل تنشی اشاره کرد. کودهای زیستی ریزوبیومی به اشکال مایع، پودری و گرانول در حاملهای معدنی یا آلی تولید و معمولاً بهصورت تلقیح به بذر مورد استفاده قرار میگیرند. از پتانسیلهای تولید و مصرف کودهای ریزوبیومی در ایران میتوان به سطح زیر کشت قابل توجه لگومها، وجود زیرساختهای تولید در بخش خصوصی، وجود متخصصین و دانشهای فنی لازم، افزایش اقبال عمومی به مصرف محصولات ارگانیک و وجود موارد حمایتی در اسناد بالادستی اشاره کرد. از مهمترین محدودیتهای مصرف کودهای زیستی میتوان به وفور و زودبازده بودن کودهای شیمیایی، وجود برخی مشکلات در فرآیند تجاریسازی و آشنایی ناچیز و اعتماد کم مصرف کنندگان به این محصولات اشاره کرد. از راهکارهای توسعه مصرف کودهای زیستی حاوی باکتریهای ریزوبیوم موارد زیر پیشنهاد میشود: بررسی خاک مناطق مختلف از نظروجود باکتریهای ریزوبیوم همزیست با لگومها، بررسی ضرورت تلقیح بذر لگومهای مورد نظر با باکتریهای ریزوبیوم همزیست مؤثر و کارا، بررسی امکان کشت لگومهای متناسب با شرایط اقلیمی در مناطقی که سابقه کشت لگوم ندارند، انجام پژوهشهای بنیادی در رابطه با باکتریهای بومی و موضوع رقابت با انواع وارد شده به خاک، انجام پژوهشهای مولکولی بهمنظور افزایش کارآیی همزیستی لگومها و آموزش و ترویج از طریق رسانههای ارتباط جمعی و شبکههای اجتماعی در مورد مزایای مصرف کودهای زیستی ریزوبیومی.
هادی اسدی رحمانی؛ حسین کاری دولت آباد
چکیده
کاربرد رو به افزایش نهادههای کودی در اکوسیستمهای خاکی علاوه بر جوامع گیاهی میتواند بر جوامع میکروبی خاک نیز اثرگذار باشد. مطالعات انجام شده در اکوسیستمهای طبیعی نشان داده است که افزایش کودهای نیتروژنی عموما سبب کاهش زیست توده میکروبی خاک میگردد در حالیکه این اثرات بلند مدت در سیستمهای تحت مدیریت انسان مانند اکوسیستمهای ...
بیشتر
کاربرد رو به افزایش نهادههای کودی در اکوسیستمهای خاکی علاوه بر جوامع گیاهی میتواند بر جوامع میکروبی خاک نیز اثرگذار باشد. مطالعات انجام شده در اکوسیستمهای طبیعی نشان داده است که افزایش کودهای نیتروژنی عموما سبب کاهش زیست توده میکروبی خاک میگردد در حالیکه این اثرات بلند مدت در سیستمهای تحت مدیریت انسان مانند اکوسیستمهای کشاورزی کاملا شناخته شده نیست. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل واکنش ریزجانداران خاک به کودهای شیمیایی نیتروژنی با استفاده از دادههایی است که از آزمایشهای بلند مدت کودی در سیستمهای زراعی بدست آمده است. آزمون متاآنالیز انجام شده بر پایه 107 مجموعه داده جمعآوری شده از 64 آزمایش بلندمدت از سرتاسر جهان نشان داد که کاربرد کودهای شیمیایی سبب افزایش 1/15 درصدی زیستتوده میکروبی (Cmic) در مقایسه با تیمارهای شاهد میشود. کاربرد کودهای شیمیایی همچنین میزان کربن آلی خاک (Corg) را افزایش میدهد و این نتایج نشانگر این موضوع است که Corgعامل اصلی موثر در افزایش کلی Cmicدر نتیجه کاربرد کودهای شیمیایی است. شدت تأثیرگذاری کوددهی بر Cmicوابسته به pHاست. در حالی که کوددهی منجر به کاهش Cmic در خاکهایی با pHکمتر از پنج میشود، اما اثر مثبت معنیداری در خاکهای با pH بالاتر از خود بر جای میگذارد. طول مدت آزمایش نیز در پاسخ Cmicبه کوددهی موثر است و افزایش Cmic در آزمایشهایی با زمان حداقل بیست سال بخوبی نشان داده شده است. به نظر میرسد که کاربرد کودهای نیتروژنی در سیستمهای زراعی نمیتواند بخودی خود تأثیرات منفی بر Cmic داشته باشد. هرچند کاربرد کودهای آمونیاک و اوره میتواند بصورت موقتی سبب افزایش pH، پتانسیل اسمزی و غلظت آمونیاک به میزانی که برای جوامع میکروبی خاک بازدارنده است، گردد. اگرچه تأثیر کودها محدود به نقاط مصرف است با این حال ممکن است در کوتاه مدت، ساختار جمعیتی و زیستتوده میکروبی را به شدت تحت تأثیر قرار دهند. کاربرد مکرر کودهای نیتروژنی در بلندمدت، حتی زمانی که تغییرات pHدر خاک ناچیز باشد ممکن است سبب تغییر ساختار جمعیتی ریزجانداران خاک گردد. چگونگی پاسخ گروههای میکروبی به کاربردهای مداوم کودهای شیمیایی بسیار متغیر بوده و به عوامل محیطی و مدیریت محصول بستگی دارد.
فرهاد رجالی؛ هادی اسدی رحمانی؛ کاظم خاوازی؛ احمد اصغرزاده؛ اشرف اسمعیلی زاد
چکیده
طبیعت خاکهای کربناتی که بخش عمدهای از اراضی زراعی و باغی کشورمان را نیز شامل می شود، باعث شده تا استفاده از کودهای شیمیایی فسفره از کارآیی کمی در اینگونه اراضی برخوردار بوده و بدین دلیل کشاورزان برای حصول نتیجه مورد نظر هر ساله مقادیر متنابهی از این نهاده شیمیایی را به اراضی زیر کشت اضافه نمایند. محدودیت منابع فسفر در دنیا ...
بیشتر
طبیعت خاکهای کربناتی که بخش عمدهای از اراضی زراعی و باغی کشورمان را نیز شامل می شود، باعث شده تا استفاده از کودهای شیمیایی فسفره از کارآیی کمی در اینگونه اراضی برخوردار بوده و بدین دلیل کشاورزان برای حصول نتیجه مورد نظر هر ساله مقادیر متنابهی از این نهاده شیمیایی را به اراضی زیر کشت اضافه نمایند. محدودیت منابع فسفر در دنیا و قیمت روز افزون کودهای فسفره، واردات آنها را به کشور با مشکل روبرو ساخته و مصرف بیرویه آنها در کشور آلودگیهای زیست محیطی را به دنبال داشته است. چنانچه بتوان فسفر تجمع یافته در خاک را به فرم قابل استفاده گیاه تبدیل نمود، میتوان ضمن کاهش مصرف کودهای فسفره رشد و عملکرد مناسب گیاهان را نیز تضمین نمود. گروهی از ریزجانداران خاکزی اعم از قارچها و باکتریها این توانایی را دارند که با استفاده از مکانیسمهای ویژهای در میکروسایتهای خاک اطراف ریشه گیاهان، فسفر را از فاز تثبیت شده خارج نمایند. جداسازی، شناسایی، تکثیر و فرمولاسیون این ریزجانداران اساس و پایه تولید نوع جدیدی از کودهای زیستی به نام کودهای بیولوژیک فسفره را تشکیل داده است. در کشورهای توسعه یافته هم اکنون این نوع فرآوردههای زیستی از فرم تک کاربردی خارج شده و فرمولاسیونهای جدید حاوی چند نوع ریزجاندار متفاوت با کاربردهای مختلف از جمله تامین عناصر مورد نیاز گیاه به ویژه فسفر و افزایش مقاومت گیاه میزبان به انواع تنشهای زنده و غیر زنده می باشد. سابقه استفاده از این نوع فرآوردههای زیستی در کشور به یک دهه قبل بر میگردد. انواعی از ریزجانداران به کار گرفته شده در کشور شامل ریزجانداران اکسیدکننده گوگرد، ریزجانداران حلکننده فسفات و قارچهای میکوریزی بودهاند. نتایج پژوهشهای صورت گرفته در ارتباط با این نوع نهادههای زیستی نشان داده است که دامنه تاثیر آنها بسته به نوع گیاه میزبان و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک متفاوت بوده و کاربرد آنها توانسته است 25 تا 50 درصد از نیاز فسفره گیاه میزبان را تامین نمایند. حرکت به سمت استفاده از تکنولوژیهای مدرن برای تولید این ریزجانداران و استفاده از فرمولاسیونهای جدید میتواند ضمن افزایش زمینه کاربرد این ترکیبات زیستی در کشور، زمینه مناسبی را برای کاهش مصرف کودهای شیمیایی فسفره فراهم آورد.