فنی ترویجی
ناصر دواتگر؛ احمد زارع؛ مریم شکوریکتیگری؛ لیلا رضائی؛ مسعود کاووسی؛ هادی شیخالاسلام؛ مجتبی شاهنظری؛ احسان کهنه؛ احمد شیرینفکر؛ ایرج بنیادی؛ شایگان ادیبی؛ اسماعیل مشیرطالش؛ علی خداشناس؛ حسن شکری واحد؛ فرحناز دریغگفتار؛ سید اکبر رحیمیمقدم؛ علی آجیلی لاهیجی
چکیده
مصرف منطقی کودهای شیمیایی در خاک به آگاهی از چگونگی وضعیتحاصلخیزیوعناصرغذایی در خاک وابسته است. یکی از رهیافتها، استفاده از کشاورزی دقیق بر پایه شناخت جامع و صحیح وضعیت حاصلخیزی خاکهای کشاورزی است. بر این اساس تهیه نقشه تغییرات مکانی ویژگیهای خاک مرحله کلیدی در کاربرد کشاورزی دقیق است که براساس آن نهادههای کشت به صورت ...
بیشتر
مصرف منطقی کودهای شیمیایی در خاک به آگاهی از چگونگی وضعیتحاصلخیزیوعناصرغذایی در خاک وابسته است. یکی از رهیافتها، استفاده از کشاورزی دقیق بر پایه شناخت جامع و صحیح وضعیت حاصلخیزی خاکهای کشاورزی است. بر این اساس تهیه نقشه تغییرات مکانی ویژگیهای خاک مرحله کلیدی در کاربرد کشاورزی دقیق است که براساس آن نهادههای کشت به صورت نظام مند برنامهریزی، مدیریت و مصرف میگردد. هدف از انجام این تحقیق بررسی جامع وضعیت حاصلخیزی اراضیاستانگیلان و بازنمایی آن با استفاده ازGIS در قالب نقشه است. هفت ویژگی نیتروژن کل، فسفر و پتاسیم قابلاستفاده، pH ، هدایت الکتریکی، کربنآلی و رس در8567 نمونه خاک با استفاده از آمار توصیفی، زمین آمار و GISمورد بررسی قرار گرفتند. پهنهبندی آنها نشان داد که بیشتر خاکهای استان از نظر pH و هدایت الکتریکی، برای رشد گیاه برنج مطلوب بوده، در حالیکه از نظر نیتروژن کل، پتاسیم و فسفر قابل استفاده نیاز به مدیریت جامع دارد. در بسیاری از اراضی شالیزاری واقع درمحدوده دشت مرکزی گیلان (با خاکهای غالب آبرفتی) حوضه آبریز سپیدرود کمبود نیتروژن وجود داشت. در این محدوده ها احتمال پاسخ خاک به کود های نیتروژنه زیاد است. نزدیک به 40 درصد از سطح اراضی مصرف کودهای فسفاته توسط کشاورزان کمتر از حد بحرانی است. اراضی زراعی استان گیلان از نظر پتاسیم قابلاستفاده به دو نیمه غربی و شرقی تقسیم گردید. بیشتر مناطق نیمه غربی دارای پتاسیم قابلاستفاده پایین بوده در حالیکه نیمه شرقی استان که متاثر از رودخانه سفیدرود و آورد رسوب میباشند از وضعیت مناسبتری برخوردار بود. نزدیک به 68 درصد از سطح اراضی استان دارای پتاسیم قابل استفاده کمتر از حدبحرانی 160 میلیگرم بر کیلوگرم برای برنج بودند. این نتایج نشان داد که وضعیت عناصر غذایی در شالیزارهای استان از نظر توزیع جغرافیایی یکسان نمیباشد. بنابراین لازم است جهت جلوگیری از افزایش هزینه تولید و دستیابی به تولید مطلوب از توصیه مصرف کود به طور یکسان، خودداری نمود.
فنی ترویجی
سید علیرضا سید جلالی
چکیده
پتانسیل تولید اراضی برای تامین مواد غذایی بشر بخصوص گندم محدود است و بستگی به عوامل محیطی مؤثر بر تولید از قبیل اقلیم، زمین نما، خاک و مدیریت دارد. در این تحقیق به مرور و بررسی این عوامل و ارائه راهکارهایی برای شناخت محدودیتهای[u1] [a2] این عوامل و نقش آنها بر تولید پرداخته شد. مناطق مورد مطالعه شامل دشت میان آب شوشتر و دشت عقیلی ...
بیشتر
پتانسیل تولید اراضی برای تامین مواد غذایی بشر بخصوص گندم محدود است و بستگی به عوامل محیطی مؤثر بر تولید از قبیل اقلیم، زمین نما، خاک و مدیریت دارد. در این تحقیق به مرور و بررسی این عوامل و ارائه راهکارهایی برای شناخت محدودیتهای[u1] [a2] این عوامل و نقش آنها بر تولید پرداخته شد. مناطق مورد مطالعه شامل دشت میان آب شوشتر و دشت عقیلی گتوند از استان خوزستان میباشند. برای تعیین پتانسیل تولید اراضی از مدل رشد فائو و روش ارزیابی تناسب اراضی پارامتری استفاده گردید. نتایج نشان داد که پتانسیل تولید اراضی در منطقه میان آب برای گندم آبی از 933 تا 6023 کیلوگرم در هکتار و برای منطقه گتوند از 2454 تا 6687 کیلوگرم در هکتار متغیر است و کاهش عملکرد بعلت عوامل محدود کننده از قبیل محدودیتهای آهک، زهکشی، شوری و قلیائیت است. پتانسیل تولید اراضی در منطقه میان آب یا عملکرد پیش بینی شده گندم آبی در شرایط فعلی با عملکرد مشاهده شده زارع مقایسه گردید و ضریب همبستگی آنها 0.77 است که این نشان میدهد مدل تهیه شده با شرایط منطقه تطابق خوبی دارد و همبستگی خوبی بین دو عملکرد وجود دارد. و برای منطقه گتوند نیز پتانسیل تولید اراضی برای گندم آبی با عملکرد گندم آبی توسط زارع مقایسه گردید و همبستگی بالایی با ضریب تشخیص 80/0 را نشان داد که دلالت بر این دارد که مدل پیش بینی محصول در هر دو منطقه تطابق خوبی با عملکرد گندم آبی دارد. و نشان دهنده صحت مدل در تخمین عملکرد محصول است. علت عملکرد بیشتر گندم آبی در گتوند نسبت به شوشتر، شوری پایین در منطقه گتوند میباشد. [u1]کلیه اسامی جمع به صورت تفکیک شده نوشته شوند. با رعایت نیم فاصله [a2]موارد اصلاح گردید
فنی ترویجی
مسعود دادیور؛ مجید فروهر
چکیده
ریزوسفر یک منطقه میکرواکولوژیکی در مجاورت مستقیم ریشه گیاه است که در آن، فعل و انفعالات شیمیایی سریع و متعددی انجام شده و محیط آن، رقابتی تر از توده خاک می باشد. این محیط را بر اساس نزدیکی به ریشه و میزان متاثر شدن از آن، به سه منطقه داخلی، میانی و خارجی تقسیم می کنند. ترکیبات اضافه شده به خاک توسط ریشه، در چهار دسته طبقه بندی می شوند: ...
بیشتر
ریزوسفر یک منطقه میکرواکولوژیکی در مجاورت مستقیم ریشه گیاه است که در آن، فعل و انفعالات شیمیایی سریع و متعددی انجام شده و محیط آن، رقابتی تر از توده خاک می باشد. این محیط را بر اساس نزدیکی به ریشه و میزان متاثر شدن از آن، به سه منطقه داخلی، میانی و خارجی تقسیم می کنند. ترکیبات اضافه شده به خاک توسط ریشه، در چهار دسته طبقه بندی می شوند: تراوشات(بطور غیر فعال از ریشه ها خارج می شوند)، ترشحات( بطور فعال از ریشه ها خارج می شوند)، سلول های مرده و ترکیبات گازی. ترکیبات موجود در مواد بر جای گذاشته شده توسط ریشه با اسیدی کردن یا تغییر شرایط اکسیداسیون-احیا در ریزوسفر و یا کلاته کردن مستقیم عناصر، به فراهمی عناصر غذایی نظیر نیتروژن، فسفر، آهن و... کمک می کنند. با خشک شدن خاک پتانسیل هیدرولیکی کاهش می یابد که به دنبال آن، تراوشات ریشه شروع به پس دادن آب به خاک می کنند که نتیجه آن، افزایش درجه پایداری ریزوسفر است. استراتژی مدیریت مرسوم عناصر غذایی وابستگی زیادی به استفاده از کودهای شیمیایی دارد و توان بالقوه بیولوژیکی خاک و گیاه در بسیاری از موارد، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. البته تقاضای جمعیت روزافزون دنیا برای غذا و در نتیجه ضرورت حصول عملکرد بالای محصولات کشاورزی، اهرم فشاری برای این کم توجهی بوده است. در بسیاری از موارد، مصلحت تولید بیشتر و بدست آوردن غذا، حتی ملاحطات زیست محیطی دیگری را نیز زیر پا گذاشته است. فرآیندهای شیمیایی و بیولوژیکی که در ریزوسفر اتفاق می افتد، نه فقط تعیین کننده تحرک و جذب عناصر غذایی خاک است، بلکه کارآیی مصرف عناصر غذایی را نیز کنترل می کند.پایه گذاری استراتژی مدیریت تلفیقی عناصر غذایی منطقه ریشه ، یک روش موثر برای حل مشکل میان حصول عملکرد بالای محصول، کارآیی مصرف عناصر غذایی و حفاظت از محیط زیست است.
فنی ترویجی
هوشنگ خسروی
چکیده
ریزبیومها از مهمترین باکتریهای خاکزی هستند که با گیاهان خانواده لگومینوز رابطه همزیستی تثبیت کنندگی نیتروژن مولکولی هوا را دارند. سالانه حدود 30 تا 40 میلیون تن نیتروژن توسط سیستم همزیستی تثبیت میشود. متوسط مقدار تثبیت نیتروژن در لگومها حدود 200 تا 300 کیلوگرم نیتروژندر هکتار در سال میباشد.لگومها نقش مهمی در تغذیه و تأمین ...
بیشتر
ریزبیومها از مهمترین باکتریهای خاکزی هستند که با گیاهان خانواده لگومینوز رابطه همزیستی تثبیت کنندگی نیتروژن مولکولی هوا را دارند. سالانه حدود 30 تا 40 میلیون تن نیتروژن توسط سیستم همزیستی تثبیت میشود. متوسط مقدار تثبیت نیتروژن در لگومها حدود 200 تا 300 کیلوگرم نیتروژندر هکتار در سال میباشد.لگومها نقش مهمی در تغذیه و تأمین پروتئین انسان و دام دارند. بیشترین سطح زیر کشت حبوبات در ایران مربوط به استان لرستان است و حدود 60 درصد از حبوبات درچهار استان لرستان، فارس،خوزستان و آذربایجانشرقی تولید میشود. آذربایجانشرقی و غربی بیشترین سطح زیر کشت لگومهای علوفهای را دارا هستند. پژوهشها نشان داده است تناوب کشت با لگومها و همچنین استفاده از آنها به عنوان کود سبز اثرات قابل توجهی در افزایش نیتروژن خاک دارد. از عوامل محدود کننده تثبیت نیتروژن میتوان به عدم کارایی باکتری بومی در تثبیت نیتروژن، شوری، اسیدیته، کمبود و سمیت عناصر، دما و رطوبت خاک اشاره نمود. بررسی وضعیت ریزوبیومهای بومی همزیست با لگومهای مورد نظر و ضرورت تلقیح و مطالعه امکان کشت لگومهای جدید با توان تثبیت بالا در مناطق مورد نظر و یا در تناوب با سایر محصولات از مهمترین پیشنهادات در این زمینه است. عملیاتی نمودن راهکارهای ارائه شده در این مقاله به همراه آموزش و ترویج پیشرفتهای اخیر در این زمینه برای آگاهی دادن در جهت فواید و مزایای کود سبز و کشت لگوم به عنوان رهیافتی امیدوارانه در نظر گرفته میشود
فنی ترویجی
سیدمجتبی نوری حسینی؛ حمید رضا ذبیحی
چکیده
زیره سیاهیا زیره کوهی(Bunium persicum)گیاهی چند ساله، علفی دارای غدهاز خانواده چتریان (Apiaceae) و بومی منطقه محدودی از غرب آسیا است که نیمه شرقی ایران را نیز شامل میشود.بررسیهای انجام شده نشان داده است که توانایی خوبی برای تولید زراعی این گیاه ارزشمند در ایران و خصوصا استان خراسان رضوی وجود دارد. نیتروژن، فسفر و پتاسیم از عناصر غذایی اصلی ...
بیشتر
زیره سیاهیا زیره کوهی(Bunium persicum)گیاهی چند ساله، علفی دارای غدهاز خانواده چتریان (Apiaceae) و بومی منطقه محدودی از غرب آسیا است که نیمه شرقی ایران را نیز شامل میشود.بررسیهای انجام شده نشان داده است که توانایی خوبی برای تولید زراعی این گیاه ارزشمند در ایران و خصوصا استان خراسان رضوی وجود دارد. نیتروژن، فسفر و پتاسیم از عناصر غذایی اصلی هستند که به مقدار زیاد به صورت کود در مقایسه با دیگر عناصر غذایی در کشت گیاهان مختلف به مصرف میرسند. زیره سیاه نیز برای رشد و نمو خود به این عناصر غذایی نیاز دارد. به همین دلیل اولین تحقیقات در زمینه بررسی نقش عناصر غذایی در افزایش عملکرد زیره به این عناصر غذایی معطوف شده است. نتایج تحقیقات نشان داده است که مصرف نیتروژن برای افزایش عملکرد زیره ضروری است اما مصرف زیاد آن سبب کاهش عملکرد دانه در زیره سیاه می شود، این گیاه با حداقل مقدار نیتروژن مصرفی به رشد و نمو و عملکرد مورد انتظار می رسد، این در حالی است که با مصرف متعادل پتاسیم عکس العمل مناسبی از این گیاه مشاهده شده است و مصرف فسفر نیز توانسته است عملکرد مورد انتظار را در این گیاه تامین نماید. مصرف نیتروژن، فسفر و پتاسیم باعث افزایش عملکرد دانه به میزان 51% نسبت به شرایط بدون مصرف کود در زیست گاه طبیعی شد.تحت شرایط اقلیم خراسان رضوی (مشهد) مقدار 40 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار، 30 کیلوگرم P2O5در هکتار و 80 کیلوگرمK2Oدر هکتار جهت زیره سیاه توصیه می شود. این میزان توصیه با توجه به افزایش عملکرد ایجاد شده( حدود 150 کیلوگرم دانه در هکتار ) و قیمت دانه زیره سیاه (یک کیلوگرم معادل 800 هزار ریال) می توانداز نظر اقتصادی درآمد بسیار مناسبی برای کشاورزان ایجاد نماید.
فنی ترویجی
پیمان کشاورز؛ فرهاد مشیری؛ محمد مهدی طهرانی؛ محمد رضا بلالی
چکیده
به رغم رشد تولیدات کشاورزی در سه دهه اخیر بخش بزرگی از خاک های کشاورزی کشور با فقر مواد آلی، تخلیه عناصر غذایی و فرسایش زیاد مواجه است. از آنجا که هر یک از این عوامل تاثیری مستقیم بر حاصلخیزی خاک دارند افزون بر مشکلات زیست محیطی، پایداری تولید تحت تاثیر قرار گرفته و بیم آن وجود دارد تا در ادامه به کاهش تولید محصول منجر گردد. در این شرایط ...
بیشتر
به رغم رشد تولیدات کشاورزی در سه دهه اخیر بخش بزرگی از خاک های کشاورزی کشور با فقر مواد آلی، تخلیه عناصر غذایی و فرسایش زیاد مواجه است. از آنجا که هر یک از این عوامل تاثیری مستقیم بر حاصلخیزی خاک دارند افزون بر مشکلات زیست محیطی، پایداری تولید تحت تاثیر قرار گرفته و بیم آن وجود دارد تا در ادامه به کاهش تولید محصول منجر گردد. در این شرایط مدیریت تلفیقی حاصلخیزی خاک مجموعه روش های مدیریتی است که نگرشی فراسوی تأمین عناصر غذایی مورد نیاز گیاه داشته و هدف آن افزون بر به حداکثر رساندن کارایی زراعی عناصر غذایی، بهبود بهره وری محصول و تولید پایدار است. بررسی ها نشان می دهد در حال حاضر با توجه به شرایط اقلیمی و خاکی کشور افزون بر مصرف بهینه عناصر غذایی تمرکز برنامه ملی حاصلخیزی خاک می بایست بر پایه مدیریت کربن آلی خاک ها و افزایش کارایی مصرف عناصر غذایی استوار گردد تا ضمن حفظ پایداری منابع خاک، توان تولیدات کشاورزی با کاهش مواجه نگردد.