شناسنامه علمی شماره
دوره 8، شماره 1 ، خرداد 1399
فنی ترویجی
علی زین الدینی؛ سید علیرضا سید جلالی؛ میرناصر نویدی؛ فاطمه ابراهیمی میمند؛ اصغر فرج نیا؛ غلامرضا زارعیان
چکیده
در راستای توسعه کشاورزی پایدار و حفظ منابع خاک، شناخت خصوصیات، تعیین پتانسیل تولید اراضی و استفاده از اراضی با توجه به خصوصیات آنها برای محصولات مهم زراعی از جمله گندم ضروری میباشد. لذا، این مطالعه با هدف ارزیابی نوع و شدت خصوصیات محدود کننده اراضی و بررسی رابطه بین عملکرد واقعی با پتانسیل تولید گندم در چهار منطقه انتخابی کشور ...
بیشتر
در راستای توسعه کشاورزی پایدار و حفظ منابع خاک، شناخت خصوصیات، تعیین پتانسیل تولید اراضی و استفاده از اراضی با توجه به خصوصیات آنها برای محصولات مهم زراعی از جمله گندم ضروری میباشد. لذا، این مطالعه با هدف ارزیابی نوع و شدت خصوصیات محدود کننده اراضی و بررسی رابطه بین عملکرد واقعی با پتانسیل تولید گندم در چهار منطقه انتخابی کشور با وسعتی در حدود 60 هزار هکتار و تجزیه و تحلیل نتایج مطالعات تناسب اراضی و تخمین پتانسیل تولید انجام شد. نتایج نشان داد میانگین تاثیر خصوصیات ذاتی خاک برکاهش تولید گندم در مناطق انتخابی حدود 2388 کیلوگرم در هکتار (74/28%) است. تفاوت بین میانگین پتانسیل تولید اراضی با متوسط عملکرد مزارع نیز حدود 2192 کیلوگرم در هکتار (37/26%) است که نسبتا زیاد بوده و نشان دهنده عدم مدیریت صحیح و محقق نشدن عملکرد بهینه تولیدی نسبت به میزان پتانسیل تولید اراضی میباشد. نکته قابل توجه در مناطق انتخابی این است که درصد محصول تولیدی بهره برداران پیشرو در برخی واحدهای خاک خیلی مناسب (S1) برای گندم آبی نسبت به پتانسیل تولید اراضی دارای اختلاف نسبتا کم ولی برای واحدهای خاک با تناسب متوسط و کم، نسبتا زیاد میباشد. بنابراین ترویج روشهای مدیریت مناسب (کشاورزان پیشرو) در هر منطقه برای افزایش تولید و ارتقاء بهرهوری مناسب خاک ضروری است. در صورت اعمال مدیریت بهینه ، افزایش عملکرد در مزارع گندم آبی تا حدود 85% پتانسیل تولید اراضیقابل تولید میباشد.
فنی ترویجی
حمید سودایی زاده؛ عاطفه جبالی
چکیده
سیستمهای اگروفارستری در پاسخ به افزایش تقاضای مواد غذایی و افزایش بهرهبرداری مناسب از اراضی کشاورزی ایجاد گردیده است. حضور ردیفهای درختی در اطراف مزارع با ایجاد شرایط میکرواقلیمی مناسب، نقش مؤثری در افزایش تولید محصولات زراعی دارد. در پژوهش حاضر تغییرات سطح اراضی کشاورزی بخشی از دشت جیرفت کرمان تحت سیستم اگروفارستری در ...
بیشتر
سیستمهای اگروفارستری در پاسخ به افزایش تقاضای مواد غذایی و افزایش بهرهبرداری مناسب از اراضی کشاورزی ایجاد گردیده است. حضور ردیفهای درختی در اطراف مزارع با ایجاد شرایط میکرواقلیمی مناسب، نقش مؤثری در افزایش تولید محصولات زراعی دارد. در پژوهش حاضر تغییرات سطح اراضی کشاورزی بخشی از دشت جیرفت کرمان تحت سیستم اگروفارستری در طی 22 سال با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست مطالعه گردید. بدین منظور، با بهرهگیری از روش طبقهبندی نظارت شده، دو طبقه پوشش اراضی شامل اراضی کشاورزی و اراضی بدون پوشش از تصویر سنجندۀ TM لندست و سه طبقۀ پوشش اراضی شامل اراضی کشاورزی، پوشش درختی و اراضی بدون پوشش از تصویر ماهوارۀ لندست 8 معرفی گردید. در ادامه تغییرات پوششهای اراضی مذکور در فاصلۀ زمانی 22 سال، با استفاده از روش مقایسۀ بعد از طبقهبندی بررسی شد. نتایج نشان داد که در 1/5 % از اراضی بدون پوشش و 4/15% از اراضی کشاورزی بادشکن درختی احداث گردیده و 9/26 % از اراضی بدون پوشش به اراضی کشاورزی تبدیل شده است. سطح اراضی زراعی در سال 1992 برابر با 556 هکتار بوده و در سال 2014 به 741 هکتار رسیده است. یافتههای این تحقیق بیانگر آن است که مدیریت مناسب در اجرای سیستم اگروفارستری، شرایط مناسبی را برای افزایش سطح اراضی کشاورزی ایجاد نموده است. بهمنظور اجرای بهتر این سیستم، استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا گزینۀ مناسبی در بررسی و تعیین مناسبترین جهتهای احداث بادشکن و بهترین نوع گونۀ درختی در حفاظت از اراضی و ایجاد شرایط مناسب تولیدات زراعی خواهد بود.
فنی ترویجی
جعفر شهابی فر
چکیده
افزایش عملکرد و بهبود کیفیت محصولات کشاورزی به استفاده منطقی از کودهای شیمیایی وابسته است. شناخت جامع و دقیق حاصلخیزی خاکهای تحت کشت ازجمله ابزارهای مهم در این زمینه است. در این مقاله مروری بهوضعیت حاصلخیزی خاکهای تحت کشت گندم دشت قزوین پرداخته و برخی راهکارهای ترویجی برای بررسی چالشها و محدودیتهای مرتبط با تولید گندم ...
بیشتر
افزایش عملکرد و بهبود کیفیت محصولات کشاورزی به استفاده منطقی از کودهای شیمیایی وابسته است. شناخت جامع و دقیق حاصلخیزی خاکهای تحت کشت ازجمله ابزارهای مهم در این زمینه است. در این مقاله مروری بهوضعیت حاصلخیزی خاکهای تحت کشت گندم دشت قزوین پرداخته و برخی راهکارهای ترویجی برای بررسی چالشها و محدودیتهای مرتبط با تولید گندم ارائه میدهد . بدین منظور از43120دادههایآزمایشگاهی مربوطبه2695 نمونه خاک استفاده شد. 12 ویژگی فیزیکی و شیمیایی خاک شامل: بافت، pH، آهک، هدایت الکتریکی، کربن آلی، فسفر، پتاسیم آهن، روی، مس، منگنز و بور قابلجذب مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که خاکهای تحت کشت گندم دشت قزوین دارای محدودیتهای کمی از نظر شوری، پتاسیم قابلجذب، منگنز ، مس و بور بوده، اما دارای محدودیتهای شدید از نظر کربن آلی، روی و آهن هستند؛ بهطوریکه 5/93درصدخاکهایدشت کمترازیکدرصدکربن آلی دارند. حدود 74 درصد اراضی تحت مطالعه دچار کمبود آهن و 64 درصد کمبود روی میباشند. ایننتایجنشاندادکهوضعیتعناصرغذاییدرگندمزارهایاستانازنظرتوزیع جغرافیایییکساننمیباشد. بنابراینلازماستجهت جلوگیریازافزایشهزینهتولیدودستیابیبهعملکردمطلوبتوصیه بر اساس نیاز گیاه انجام و از مصرف یکسان کودهای شیمیایی در اراضی با کمبودهای متفاوت خودداری شود.
فنی ترویجی
سید علی غفاری نژاد؛ فریدون نورقلی پور؛ محمد نبی غیبی
چکیده
بهبود کیفیت، پایداری سیستم کشت و کاهش هزینههای تولید از اهداف کشاورزی نوین است. از طرف دیگر تغییرات اقلیمی در جهان و ایران سبب شده گیاهان زراعی با تنشهای مختلفی مواجه گردند. بهنظر میرسد مواد محرک رشد گیاهی بتوانند گیاهان را در مواجه با این تنشها یاری نمایند. این ترکیبات شامل مواد هیومیکی، عصاره جلبکهای دریایی، اسیدهای ...
بیشتر
بهبود کیفیت، پایداری سیستم کشت و کاهش هزینههای تولید از اهداف کشاورزی نوین است. از طرف دیگر تغییرات اقلیمی در جهان و ایران سبب شده گیاهان زراعی با تنشهای مختلفی مواجه گردند. بهنظر میرسد مواد محرک رشد گیاهی بتوانند گیاهان را در مواجه با این تنشها یاری نمایند. این ترکیبات شامل مواد هیومیکی، عصاره جلبکهای دریایی، اسیدهای آمینه، مایه تلقیح میکروبی، مواد معدنی مانند عناصر مفید، نمکهای غیر آلی مانند فسفیت، مواد ضد تعرق، و غیره هستند. تأثیر این مواد در گونههای مختلف و حتی ارقام یک گونه گیاهی ممکن است متفاوت باشد. لذا نحوه کاربرد مواد محرک رشد در کشاورزی و باغبانی باید با توجه به نتایج بررسیهای محلی و منطقهای اصلاح گردد. استفاده از مواد محرک رشد گیاهی در چند سال اخیر در جهان و ایران، افزایش چشمگیری داشته است. هدف این مقاله، فراهم کردن درک بهتر از این مواد بر اساس یافتههای علمی و عملی در کشاورزی و باغبانی است. موارد بیان شده در این مقاله نشان میدهد که مواد محرک رشد گیاهی باعث بهبود و افزایش پایداری تولید محصول شده و همزمان باعث افزایش مقاومت گیاه در برابر تنشهای غیرزنده و افزایش کیفیت محصول شدهاند. تحقیقات در زمینه این مواد در آینده باید با تاکید بر تعیین مکانیسم عمل باشد. درک بهتر مکانیسم تأثیر این مواد در بهینه کردن استفاده از این ترکیبات در مدیریت پایدار کشاورزی مفید خواهد بود.
فنی ترویجی
جلال امیدی؛ سمانه عبدالمحمدی
چکیده
از یکسو مصرف زیاد نهادههای شیمیایی در اراضی کشاورزی موجب معضلات زیستمحیطی، افت کیفیت محصولات کشاورزی، ایجاد مقاومت در امراض و آفات گیاهی و کاهش میزان حاصلخیزی خاکها شده است. از سوی دیگر امنیت غذایی و افزایش کیفیت محصولات کشاورزی از دغدغههای رایج بسیاری از جوامع میباشد. این در حالی است که بیش از 60 درصد زمینهای کشاورزی ...
بیشتر
از یکسو مصرف زیاد نهادههای شیمیایی در اراضی کشاورزی موجب معضلات زیستمحیطی، افت کیفیت محصولات کشاورزی، ایجاد مقاومت در امراض و آفات گیاهی و کاهش میزان حاصلخیزی خاکها شده است. از سوی دیگر امنیت غذایی و افزایش کیفیت محصولات کشاورزی از دغدغههای رایج بسیاری از جوامع میباشد. این در حالی است که بیش از 60 درصد زمینهای کشاورزی ایران را خاکهای مناطق خشک و نیمهخشک تشکیل میدهند که از نظر مواد آلی فقیر میباشند، لذا برای بهبود باروری این خاکها، افزودن مواد آلی به آنها ضروری است. بخش عمدهای از تحقیقات گذشته در زمینه تاثیر ورمیکمپوست بر عملکرد محصولات مختلف زراعی- باغی- زینتی و داروئی، کاهش آثار تنشها و اثرات این کود آلی بر ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی خاک متمرکز شده است. با توجه به مطالعات انجام شده و در راستای کاهش و مصرف متعادل کودهای شیمیایی، کاربرد ورمیکمپوست به میزان پنج تا 10 تن در هکتار در گیاهان دارویی، 20-30 درصد حجمی در گلدان گیاهان زینتی، 20-60 تن در هکتار در گیاهان زراعی، 40-80 تن در هکتار هر دو یا سه سال یکبار در سبزی و صیفی و 30-60 تن در هکتار هر سه سال یکبار در درختان میوه به تنهایی یا به صورت تلفیقی با کودهای شیمیایی توصیه شده است. به نظر میرسد که کاربرد کود ورمیکمپوست با بهبود خصوصیات فیزیکو شیمیایی خاک، سبب کاهش چشمگیر مصرف کودهای شیمیایی شده و اثرات مثبت بسیاری در جهت پایداری تولید محصولات کشاورزی به همراه داشته باشد.
فنی ترویجی
ندا مرادی
چکیده
فراهمی عناصر غذایی کممصرف در خاک و جذب آنها توسط گیاهان به ویژگیهای خاک (مانند مواد آلی، کربنات کلسیم و pH) و برهمکنشهای بین ریشههای گیاه و ریزجانداران خاک بستگی دارد. زیستفراهمی عناصر کممصرف آهن (Fe)، منگنز (Mn)، مس (Cu) و روی (Zn) در خاکهای آهکی مناطق خشک و نیمه خشک بهدلیل کمبود مواد آلی، pH بالا و رسوب توسط کربناتها، ...
بیشتر
فراهمی عناصر غذایی کممصرف در خاک و جذب آنها توسط گیاهان به ویژگیهای خاک (مانند مواد آلی، کربنات کلسیم و pH) و برهمکنشهای بین ریشههای گیاه و ریزجانداران خاک بستگی دارد. زیستفراهمی عناصر کممصرف آهن (Fe)، منگنز (Mn)، مس (Cu) و روی (Zn) در خاکهای آهکی مناطق خشک و نیمه خشک بهدلیل کمبود مواد آلی، pH بالا و رسوب توسط کربناتها، اندک میباشد. یکی از محدودیتهای عمده تغذیه گیاهان در خاکهای آهکی، زیستفراهمی اندک عناصر غذایی کممصرف میباشد. نتایج مطالعات نشان داده که در شرایط کمبود عناصر غذایی، اسیدهای آلی با وزن مولکولی کم مانند اسید سیتریک، اسید اگزالیک و اسید مالیک توسط ریشه گیاهان آزاد شده و سبب افزایش حلالیت عناصر کممصرف میشوند. اسیدهای آلی ترشح شده در ریزوسفر گیاهان، در افزایش تحرک و زیستفراهمی عناصر غذایی کممصرف در خاک و بهدنبال آن افزایش جذب آنها توسط گیاهان موثر شناخته شدهاند. افزون بر این، اسیدهای آلی با وزن مولکولی کم در سمیت زدایی فلزات سنگین و بهبود فعالیت میکروبی خاک موثر هستند. بنابراین مطالعه حاضر به بررسی تاثیر اسیدهای آلی با وزن مولکولی کم در افزایش زیستفراهمی عناصر کممصرف شامل آهن، منگنز، مس و روی میپردازد.
فنی ترویجی
مجید علی حوری
چکیده
شوری آب آبیاری یکی از مهمترین عوامل محدودکننده توسعه کشاورزی فاریاب در مناطق خشک و نیمهخشک دنیا است. استفاده از آبهای شور بدون رعایت اصول علمی و مدیریت مناسب، موجب افزایش شوری خاک و از بین رفتن حاصلخیزی آن میشود. این آزمایش در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با پنج تیمار آبیاری با آب رودخانه کارون، آبیاری با آب ...
بیشتر
شوری آب آبیاری یکی از مهمترین عوامل محدودکننده توسعه کشاورزی فاریاب در مناطق خشک و نیمهخشک دنیا است. استفاده از آبهای شور بدون رعایت اصول علمی و مدیریت مناسب، موجب افزایش شوری خاک و از بین رفتن حاصلخیزی آن میشود. این آزمایش در قالب طرح آماری بلوکهای کامل تصادفی با پنج تیمار آبیاری با آب رودخانه کارون، آبیاری با آب شور پنج دسی زیمنس بر متر، آبیاری با آب شور هشت دسی زیمنس بر متر، دو مرتبه آبیاری با آب رودخانه کارون و یک مرتبه آبیاری با آب شور پنج دسی زیمنس بر متر و دو مرتبه آبیاری با آب رودخانه کارون و یک مرتبه آبیاری با آب شور هشت دسی زیمنس بر متر در سه تکرار طی سالهای 97-1396 در پژوهشکده خرما و میوههای گرمسیری انجام شد. نتایج نشان داد که شوری آب آبیاری موجب کاهش معنیدار تعداد برگ، طول برگ، عرض برگ، تعداد برگچه، طول برگچه و محیط تنه گیاه در سطح احتمال پنج درصد شد. بیشترین و کمترین صفات رویشی گیاه به ترتیب در آبیاری با آب رودخانه کارون و آب شور هشت دسی زیمنس بر متر حاصل شد، بهطوریکه میانگین تعداد برگ و برگچه به ترتیب 0/73 و 2/69 درصد کاهش یافت. اما هنگام آبیاری به صورت دو مرتبه آبیاری با آب رودخانه کارون و یک مرتبه آبیاری با آب شور پنج دسی زیمنس بر متر، صفات رویشی نهالهای خرما از جمله تعداد برگ و برگچه کاهش معنیدار در سطح احتمال پنج درصد نسبت به آبیاری با رودخانه کارون نداشتند. با توجه به نتایج این تحقیق، در صورت مدیریت عملیات آبیاری، امکان آبیاری با آب شور تا سطح پنج دسی زیمنس بر متر برای نهالهای خرما وجود دارد.
فنی ترویجی
هادی اسدی رحمانی؛ حسین کاری دولت آباد
چکیده
کاربرد رو به افزایش نهادههای کودی در اکوسیستمهای خاکی علاوه بر جوامع گیاهی میتواند بر جوامع میکروبی خاک نیز اثرگذار باشد. مطالعات انجام شده در اکوسیستمهای طبیعی نشان داده است که افزایش کودهای نیتروژنی عموما سبب کاهش زیست توده میکروبی خاک میگردد در حالیکه این اثرات بلند مدت در سیستمهای تحت مدیریت انسان مانند اکوسیستمهای ...
بیشتر
کاربرد رو به افزایش نهادههای کودی در اکوسیستمهای خاکی علاوه بر جوامع گیاهی میتواند بر جوامع میکروبی خاک نیز اثرگذار باشد. مطالعات انجام شده در اکوسیستمهای طبیعی نشان داده است که افزایش کودهای نیتروژنی عموما سبب کاهش زیست توده میکروبی خاک میگردد در حالیکه این اثرات بلند مدت در سیستمهای تحت مدیریت انسان مانند اکوسیستمهای کشاورزی کاملا شناخته شده نیست. هدف از این مقاله بررسی و تحلیل واکنش ریزجانداران خاک به کودهای شیمیایی نیتروژنی با استفاده از دادههایی است که از آزمایشهای بلند مدت کودی در سیستمهای زراعی بدست آمده است. آزمون متاآنالیز انجام شده بر پایه 107 مجموعه داده جمعآوری شده از 64 آزمایش بلندمدت از سرتاسر جهان نشان داد که کاربرد کودهای شیمیایی سبب افزایش 1/15 درصدی زیستتوده میکروبی (Cmic) در مقایسه با تیمارهای شاهد میشود. کاربرد کودهای شیمیایی همچنین میزان کربن آلی خاک (Corg) را افزایش میدهد و این نتایج نشانگر این موضوع است که Corgعامل اصلی موثر در افزایش کلی Cmicدر نتیجه کاربرد کودهای شیمیایی است. شدت تأثیرگذاری کوددهی بر Cmicوابسته به pHاست. در حالی که کوددهی منجر به کاهش Cmic در خاکهایی با pHکمتر از پنج میشود، اما اثر مثبت معنیداری در خاکهای با pH بالاتر از خود بر جای میگذارد. طول مدت آزمایش نیز در پاسخ Cmicبه کوددهی موثر است و افزایش Cmic در آزمایشهایی با زمان حداقل بیست سال بخوبی نشان داده شده است. به نظر میرسد که کاربرد کودهای نیتروژنی در سیستمهای زراعی نمیتواند بخودی خود تأثیرات منفی بر Cmic داشته باشد. هرچند کاربرد کودهای آمونیاک و اوره میتواند بصورت موقتی سبب افزایش pH، پتانسیل اسمزی و غلظت آمونیاک به میزانی که برای جوامع میکروبی خاک بازدارنده است، گردد. اگرچه تأثیر کودها محدود به نقاط مصرف است با این حال ممکن است در کوتاه مدت، ساختار جمعیتی و زیستتوده میکروبی را به شدت تحت تأثیر قرار دهند. کاربرد مکرر کودهای نیتروژنی در بلندمدت، حتی زمانی که تغییرات pHدر خاک ناچیز باشد ممکن است سبب تغییر ساختار جمعیتی ریزجانداران خاک گردد. چگونگی پاسخ گروههای میکروبی به کاربردهای مداوم کودهای شیمیایی بسیار متغیر بوده و به عوامل محیطی و مدیریت محصول بستگی دارد.