شناسنامه علمی شماره
ترویجی
محمدرضا محبوبی؛ زهرا تیموری کوهسار
چکیده
هدف اصلی این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر عدم پذیرش تبدیل اراضی کشاورزی شیبدار به باغ های مثمر در شهرستان گالیکش استان گلستان بود. تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی و جامعه آماری 250 نفر از کشاورزانی بودند که دارای اراضی کشاورزی شیبدار بوده و تغییر کشت محصولات زراعی به محصولات باغی مثمر در اراضی خود را نپذیرفته بودند. به شیوه نمونه گیری ...
بیشتر
هدف اصلی این مطالعه شناسایی عوامل موثر بر عدم پذیرش تبدیل اراضی کشاورزی شیبدار به باغ های مثمر در شهرستان گالیکش استان گلستان بود. تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی و جامعه آماری 250 نفر از کشاورزانی بودند که دارای اراضی کشاورزی شیبدار بوده و تغییر کشت محصولات زراعی به محصولات باغی مثمر در اراضی خود را نپذیرفته بودند. به شیوه نمونه گیری تصادفی چند مرحلهای و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 150 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. اطلاعات در سال 1400 با استفاده از پرسشنامه جمعآوری شد. روایی محتوایی و ظاهری پرسشنامه با استفاده از نظرات متخصصان ترویج، حفاظت خاک و باغبانی سازمان جهاد کشاورزری گلستان تأیید شد. تعیین اعتبار پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ انجام شد و مقدار ضریب 0/85 به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS19 انجام شد. با توجه به نتایج، عوامل مرتبط با عدم پذیرش تبدیل اراضی کشاورزی شیبدار به باغهای مثمر به ترتیب اهمیت در یازده عامل فقدان عوامل تولید، خرده فرهنگ دهقانی، پیچیدگی عملیات، فقدان حمایت دولتی، هزینه سرمایهگذاری، فقدان اعتماد به کارشناس، عدم آگاهی و پیروی از رفتار نپذیرندگان، عدم قابلیت رویت نتایج عملیات، پراکندگی اراضی کشاورزی، عدم صرفه اقتصادی و فقدان اعتماد به دولت قرار میگیرند و در حدود 75/189 درصد از واریانس کل عوامل مرتبط با عدم پذیرش را تبیین میکنند. تامین وام کم بهره، نهالهای با کیفیت و زودبازده، آب، ادوات و تجهیزات و شناسایی رهبران و معتمدان محلی دارای نفوذ و اخذ نظرات آنان در مراحل مختلف اجرای عملیات حفاظتی، از جمله پیشنهادهای این مطالعه بوده است.
مروری
یاسر صفری
چکیده
امنیت غذایی یک مفهوم چند زمینهای با هدف ارزیابی دسترسی افراد به غذای کافی، سالم و مغذی است. دستیابی به امنیت غذایی پایدار مستلزم توجه همزمان به طیف وسیعی از عوامل محیطی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و برهمکنشهای محتمل این عوامل است. بیشک، اطلاع درست از وضعیت حال حاضر امنیت غذایی در سطوح منطقهای، ملی و یا جهانی پیششرط انجام ...
بیشتر
امنیت غذایی یک مفهوم چند زمینهای با هدف ارزیابی دسترسی افراد به غذای کافی، سالم و مغذی است. دستیابی به امنیت غذایی پایدار مستلزم توجه همزمان به طیف وسیعی از عوامل محیطی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و برهمکنشهای محتمل این عوامل است. بیشک، اطلاع درست از وضعیت حال حاضر امنیت غذایی در سطوح منطقهای، ملی و یا جهانی پیششرط انجام برنامهریزیهای هدفمند آتی است. نظر به فراگیر بودن مفهوم امنیت غذایی، تاکنون شاخصهای متفاوتی توسط برخی سازمانهای بینالمللی برای اندازهگیری ناامنی غذایی ارائه شده است که هر کدام نوع نگاه متفاوتی به این مقوله دارند. با این وجود، به نظر میرسد وجه اشتراک اغلب این شاخصها، کمتوجهی و حتی نادیده انگاشتن نقش منابع طبیعی تولید، بهویژه خاک است. در نتیجه، کاربرد چنین شاخصهایی، بهویژه در مناطق درگیر با محدودیتهای محیطی و معضل تنزل کیفی اراضی، میتواند به نتایج غیر دقیق و گمراهکنندهای منجر شود. از این رو، نوشتار حاضر در صدد است تا با مرور رایجترین شاخصهای سنجش امنیت غذایی در ایران و تشریح کلی معیارهای مورد استفاده آنها، سطح توجه این شاخصها به منابع محیطی تولیدات غذایی را بررسی کند. علاوه بر این، بهمنظور توجیه لزوم توجه به نقش کلیدی خاک در دستیابی به امنیت غذایی، بهویژه در کشور ایران، این نوشتار سعی بر تبیین دقیق روند اثرپذیری هر یک از ابعاد مختلف امنیت غذایی از جنبههای گوناگون تخریب خاک دارد.
ترویجی
پارسا عرب خزائلی؛ قربان وهاب زاده کبریا؛ سید رمضان موسوی؛ جلال زندی
چکیده
استفاده انسان عامل عمدهای در آسیبرسانی به طبیعت بهشمار میآید بنابراین یکی از راهبردهای بنیادین مدیریت گردشگری، کنترل و مدیریت اثرات بازدیدکنندگان است. برآورد ظرفیت برد تفرجگاهی، این امکان را در اختیار برنامهریزان قرار میدهد تا با دانستن میزان مجاز سرانه ورود گردشگر به هر منبع تفرجی، از کاهش توان طبیعی اکوسیستم ...
بیشتر
استفاده انسان عامل عمدهای در آسیبرسانی به طبیعت بهشمار میآید بنابراین یکی از راهبردهای بنیادین مدیریت گردشگری، کنترل و مدیریت اثرات بازدیدکنندگان است. برآورد ظرفیت برد تفرجگاهی، این امکان را در اختیار برنامهریزان قرار میدهد تا با دانستن میزان مجاز سرانه ورود گردشگر به هر منبع تفرجی، از کاهش توان طبیعی اکوسیستم جلوگیری کرده، بتوان خدمات مطلوب گردشگری را به بازدیدکنندگان به صورت پایدار عرضه دارند. از این رو ظرفیت تفرجگاهی و استفاده از آن باید متناسب با توان و ظرفیت اکولوژیکی تفرجگاه باشد. در غیر این صورت تخریب صورت گرفته در نتیجه برای رسیدن به ظرفیت برد مناسب باید اصول و اقدامات اصلاحی و حفاظتی شامل ترمیم پوشش گیاهی و حفاظت آب و خاک و غیره در صدر برنامهریزی گردشگری مناطق تفرجگاهی قرار گیرد. در پژوهش حاضر تعیین ظرفیت برد تفرجی پارک آبخیز کانی ماماتکه سنندج با هدف حفظ منابع تفرجی و گردشگری پایدار انجام پذیرفت. با توجه به بررسیهای به عمل آمده، ظرفیت برد فیزیکی در محدوده تفرج متمرکز 19272 نفر در روز و نفر 7034280 در سال و ظرفیت برد واقعی منطقه در محدوده تفرج متمرکز 2767 نفر در روز و 431186 نفر در سال برآورد شد. مقایسه کمیتهای حاصل از محاسبات نشان میدهد که با در نظر گرفتن محدودیتهای اکولوژیکی موجود در پارک آبخیز کانی ماماتکه شامل تعداد روزهای بارانی، تعداد روزهای یخبندان، شرایط بیوکلیمایی منطقه و فصل جفتگیری و زادآوری حیات وحش، ظرفیت برد فیزیکی تا 86 درصد کاهش مییابد.
ترویجی
فرهاد بیات؛ غلامرضا پیکانی ماچیانی؛ محمدرضا جهانسوز؛ سعید سلیمانی
چکیده
امروزه، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، مجموعههای کشت و صنعت به دلایلی مانند قابلیت برنامهریزی آسانتر، افزایش تولید غذا، کاهش هزینۀ مصرفکنندگان، تشویق نوآوری و توسعۀ فناورانه، ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش بازۀ دسترسی به غذا، نقش مهمی در امنیت غذایی جامعه ایفا میکنند. تحقیق حاضر با هدف ارائه برنامۀ کشت مبتنی بر کمینهسازی ...
بیشتر
امروزه، بهویژه در کشورهای درحالتوسعه، مجموعههای کشت و صنعت به دلایلی مانند قابلیت برنامهریزی آسانتر، افزایش تولید غذا، کاهش هزینۀ مصرفکنندگان، تشویق نوآوری و توسعۀ فناورانه، ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش بازۀ دسترسی به غذا، نقش مهمی در امنیت غذایی جامعه ایفا میکنند. تحقیق حاضر با هدف ارائه برنامۀ کشت مبتنی بر کمینهسازی مصرف آب و بیشینهسازی درآمد بخش زراعت مجتمع کشت و صنعت خرمدره به وسعت 1262 هکتار واقع در استان زنجان، انجام شد. تجزیهوتحلیل دادههای اقتصادی (سری زمانی 99-1390) مربوط به گیاهان زراعی آبی کشتشده در این واحد تولیدی شامل گندم، جو، ذرت، کلزا و یونجه، از روش حداقل مربعات معمولی بسط یافته توسط پیکانی در نرمافزار لینگو نسخۀ 18/0 انجام شد. بر اساس نتایج، سطح زیرکشت محصول جو 118/18 درصد افزایش یافت. برخلاف آن، سطح زیرکشت محصولات گندم، کلزا، ذرت علوفهای و یونجه به ترتیب 33/33، 73/19، 34/79 و 20/44 درصد کاهش یافت. در برنامۀ کشت بهینهسازیشدۀ این واحد تولیدی، بهرغم ثبات نسبی درآمد خالص (09/0+ درصد)، کل سطح زیرکشت بخش زراعی (25/87- درصد)، مقدار مصرف آب (25/32- درصد)، ساعت کار ماشینها (25/70- درصد)، تعداد نیروی کار (25/87- درصد)، میزان کودها (30/50- درصد) و سموم کشاورزی (39/45- درصد) نسبت به برنامه فعلی کاهش مییابد. در این مدل برنامهریزی، هیچ محصولی از برنامۀ کشت زراعی حذف نشد. برای همین، پیشبینیهای آن واقعبینانه به نظر میرسد.
پژوهشی
آزیتا غیبی پور؛ نسرین قرهی؛ رفعت زارع بیدکی؛ رسول رسول زمانی احمد محمودی
چکیده
روش منشأیابی بهمنظور تعیین سهم واحدهای اراضی در تولید رسوب استفاده میشود. در روشهای رایج با استفاده از ترکیب مناسب خصوصیات جداکننده منابع رسوب، سهم منابع رسوب در تولید رسوب تعیین میشود. هدف از مطالعه حاضر تعیین سهم نسبی رسوبدهی هر یک از کابریهای مختلف در بخشی از حوزه آبخیز بهشتآباد با مساحت 308 کیلومتر مربع از طریق روش انگشتنگاری ...
بیشتر
روش منشأیابی بهمنظور تعیین سهم واحدهای اراضی در تولید رسوب استفاده میشود. در روشهای رایج با استفاده از ترکیب مناسب خصوصیات جداکننده منابع رسوب، سهم منابع رسوب در تولید رسوب تعیین میشود. هدف از مطالعه حاضر تعیین سهم نسبی رسوبدهی هر یک از کابریهای مختلف در بخشی از حوزه آبخیز بهشتآباد با مساحت 308 کیلومتر مربع از طریق روش انگشتنگاری رسوبات است. به این منظور 36 نمونه خاک از عمق 0-5 سانتیمتر کاربریهای مختلف و 10 نمونه از رسوب معلق خروجی حوضه برداشت شد. در همه نمونهها، ردیابهای اولیه شامل آهن، مس، منیزیم، سدیم، کلسیم، پتاسیم، آهک، کربن آلی، نیتروژن و فسفر اندازهگیری شد. سپس، با استفاده از آنالیز آماری و تجزیه تابع تشخیص، ترکیب بهینهای از ردیابها برای هر کاربری با استفاده از توابع تحلیل تشخیص به دست آمد. سرانجام در مرحله بعدی، سهم هر کاربری در تولید رسوب با استفاده از مدل ترکیبی چند متغیره تعیین گردید. سهم نسبی هر یک از کاربریهای کشت آبی، مرتع، کشت دیم و مسکونی به ترتیب برابر با 67/88، 7/63، 19/40، 5/10 درصد برآورد شد. با توجه به اینکه که در منطقه مورد مطالعه، سهم اراضی کشت آبی در تولید رسوب معلق در مقایسه با سایر کاربریها زیاد است، باید توجه ویژه به نحوه عملیات کشاورزی داشت تا از تولید رسوب جلوگیری شود.
پژوهشی
مریم قنبری؛ فرحناز رستمی؛ شهپر گراوندی
چکیده
در مطالعه کمی-کیفی حاضر سعی شد به شناسایی محرکهای تأثیرگذار بر تغییر کنترل زمینهای زراعی پرداخته شود. دادههای مورد نیاز پژوهش از طریق مصاحبه عمیق انفرادی غیر ساختارمند، گروههای متمرکز، بحث گروهی با 32 نفر از موجران منطقه ماهیدشت استان کرمانشاه و مشاهدات مستقیم جمعآوری شد. در ابتدا دادهها با استفاده از روش تحلیل محتوای مرسوم ...
بیشتر
در مطالعه کمی-کیفی حاضر سعی شد به شناسایی محرکهای تأثیرگذار بر تغییر کنترل زمینهای زراعی پرداخته شود. دادههای مورد نیاز پژوهش از طریق مصاحبه عمیق انفرادی غیر ساختارمند، گروههای متمرکز، بحث گروهی با 32 نفر از موجران منطقه ماهیدشت استان کرمانشاه و مشاهدات مستقیم جمعآوری شد. در ابتدا دادهها با استفاده از روش تحلیل محتوای مرسوم دسته بندی شدند. خروجی این مرحله، شناسایی 40 مفهوم کلیدی مرتبط با محرکهای تأثیرگذار بر تغییر کنترل زمینهای زراعی بود. سپس مفاهیم شناسایی شده در قالب یک پرسشنامه در اختیار افراد مورد مطالعه قرار گرفت و دادهها با توجه به نوع و شدت اثر، جمعآوری و تبدیل به اعداد فازی شدند. در مرحله بعد ماتریس به دست آمده در نرمافزار Mental Modeler اجرا و نقشه شناختی فازی مربوطه طراحی شد. نتایج نشان داد در تغییر کنترل زمینهای زراعی مهمترین محرکهای تأثیرگذار عبارتند از: سن مالک، عدم اطمینان از درآمد ثابت، میزان کیفیت زندگی مالک، یکپارچهسازی اراضی و وضع قوانین سخت برای اجارهدار میباشند. همچنین بر طبق نتایج، مهمترین محرکهای تأثیرپذیر در تغییر کنترل زمینهای زراعی شامل: ریسکهای کشاورزی، مهاجرت جوانان، هزینه تولید در واحد سطح و ناکارایی سازمانهای دولتی میباشند. با توجه به نتایج تحقیق، به مسئولان و سیاستگذاران توصیه میشود با توجه به اهمیت سن مالک در تغییر کنترل زمینهای زراعی، امکانات بیشتری در مناطق روستایی برای افراد جوان فراهم شود و با توانمندسازی و مهارت افزایی قشر جوان و آشنا نمودن آنان با کشتهای درآمدزا نسبت به تشویق بیشتر برای ماندگاری آنان در روستا اقدام و ایجاد جاذبه کرد.
پژوهشی
امین حیدری؛ علی بهشتی آل آقا؛ فاطمه رخش؛ حمیدرضا چقازردی
چکیده
خاکورزی میتواند از طریق ایجاد تغییر در ویژگیهای خاک، به پایداری کشاورزی و بهبود کیفیت خاک کمک نماید. یکی از ابزارهای مفید برای بررسی وضعیت مدیریت خاک در سامانههای مختلف خاکورزی، ارزیابی کیفیت خاک با استفاده از شاخصهای کمی است. این مطالعه بهمنظور بررسی اثرات سامانههای مختلف خاکورزی بر برخی از شاخصهای ...
بیشتر
خاکورزی میتواند از طریق ایجاد تغییر در ویژگیهای خاک، به پایداری کشاورزی و بهبود کیفیت خاک کمک نماید. یکی از ابزارهای مفید برای بررسی وضعیت مدیریت خاک در سامانههای مختلف خاکورزی، ارزیابی کیفیت خاک با استفاده از شاخصهای کمی است. این مطالعه بهمنظور بررسی اثرات سامانههای مختلف خاکورزی بر برخی از شاخصهای کیفیت خاک در یک مزرعه تحقیقاتی در استان کرمانشاه انجام گرفت. آزمایش بهصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در دو عمق صفرتا 25 و 25 تا 50 سانتیمتری و در سه روش مختلف بی خاکورزی، خاکورزی کاهشی و خاکورزی مرسوم انجام شد. ویژگیهای مختلف خاک اندازهگیری شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که سامانههای خاکورزی بر ویژگیهای زیستی با شدتهای مختلفی تأثیرگذار بوده است. با تغییر سامانه خاکورزی مرسوم به حفاظتی، بیشتر ویژگیهای خاک تغییر مثبتی داشته و منجر به بهبود کیفیت خاک گردید. در بین ویژگیهای زیستی، کربن زیست زنده میکروبی به ترتیب با 53/49 و42/45 درصد افزایش، بیشترین تغییر را داشت. در بین ویژگیهای مورد بررسی، ویژگیهای زیستی در مقایسه با ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی بیشتر تحت تأثیر سامانه های مختلف خاکورزی قرار گرفت. شاخصهای کیفیت تجمعی و نِمِرو بیشترین مقدار را بهترتیب در سامانه بیخاکورزی، کاهشی و مرسوم داشته و شاخص کیفیت تجمعی صحت بیشتری در تعیین کیفیت خاک داشت.
مروری
شهلا رحمانی سیالرز؛ علی کشاورزی
چکیده
شوری خاک بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک یکی از مهمترین مشکلات زیستمحیطی است. شوری خاک به طور طبیعی و یا توسط انسان ایجاد می شود. مقدار زیاد شوری خاک بر رشد محصول و بهره وری آن تأثیر منفی می گذارد و در نهایت منجر به تخریب اراضی می گردد. نظارت و نقشه برداری شوری خاک به دلیل مشکلات جدی گسترش این مسئله بر اکولوژی منطقه ای، امنیت غذایی ...
بیشتر
شوری خاک بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک یکی از مهمترین مشکلات زیستمحیطی است. شوری خاک به طور طبیعی و یا توسط انسان ایجاد می شود. مقدار زیاد شوری خاک بر رشد محصول و بهره وری آن تأثیر منفی می گذارد و در نهایت منجر به تخریب اراضی می گردد. نظارت و نقشه برداری شوری خاک به دلیل مشکلات جدی گسترش این مسئله بر اکولوژی منطقه ای، امنیت غذایی و توسعه کشاورزی در مراحل اولیه برای اجرای یک برنامه مؤثر احیای خاک در راستای جلوگیری و کاهش شوری خاک امری ضروری است. علم سنجشازدور نسبت به روش های سنتی برای ارزیابی شوری خاک عملکرد بهتری نشان داده و تکنیک های سریع و مقرونبهصرفه در راستای پایش و نقشهبرداری شوری خاک ارائه می دهد. شوری خاک را می توان با استفاده از شاخص های مستقیم که به ویژگی های نمک های خاک سطحی مرتبط است و همچنین شاخص های غیرمستقیم شناسایی کرد. هدف این مطالعه مروری بر چالشهای انتخاب شاخصهای مناسب دورسنجی در مطالعات شوری خاک از طریق بررسی پژوهش های انجام شده در زمینه شوری خاک و شاخص های طیفی بهکاررفته در تحقیقات شوری خاک است که در سطح مدیریت اراضی در مقیاس منطقه ای، کمک شایان توجهی می نمایند که در این راستا رایج ترین شاخص های پوشش گیاهی و شوری مورد استفاده برای تشخیص و نقشهبرداری شوری خاک مورد بحث و بررسی قرار گرفتند. محققین زیادی از شاخص های مختلف سنجشازدور برای تهیه نقشه شوری خاک استفاده کرده اند. در این میان شاخصهای درخشندگی BI، شاخص شوری SI، شاخص تفاضلی پوشش گیاهی نرمال شده NDVI و شاخص شوری نرمال شده NDSI بیشترین همبستگی را با دادههای زمینی در خاک های تحتتأثیر شوری نشان دادند. انتخاب مناسب ترین باند یا شاخص ها بستگی به شرایط خاک، منطقه جغرافیایی، شرایط اقلیمی، داده های ماهواره ای، فیزیوگرافی منطقه و نوع استفاده از اراضی دارد.
پژوهشی
محمد قاسم زاده گنجه ای؛ سعید خاوری خراسانی؛ سید فاضل فاضلی کاخکی
چکیده
بهبود ساختارهای فیزیکی و تحریک ریز موجودات خاک از طریق اضافه کردن کودهای آلی منجر به تسهیل در آزادسازی عناصر غذایی و افزایش رشد گیاهان شده است. بهمنظور بررسی تأثیر کودهای آلی (کمپوست، گاوی و مرغی) و اوره بر برخی صفات مورفولوژیکی و اجزای عملکرد علوفه گیاه ذرت آزمایشی در سال زراعی 1399-1400 در ایستگاه طرق مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و ...
بیشتر
بهبود ساختارهای فیزیکی و تحریک ریز موجودات خاک از طریق اضافه کردن کودهای آلی منجر به تسهیل در آزادسازی عناصر غذایی و افزایش رشد گیاهان شده است. بهمنظور بررسی تأثیر کودهای آلی (کمپوست، گاوی و مرغی) و اوره بر برخی صفات مورفولوژیکی و اجزای عملکرد علوفه گیاه ذرت آزمایشی در سال زراعی 1399-1400 در ایستگاه طرق مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی در قالب طرح کرتهای خرده شده بر پایه طرح بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. کرتهای اصلی شامل: کود آلی کمپوست زباله شهری (16 و 32 تن در هکتار)، گاوی (24 و 48 تن در هکتار) و مرغی (9/5 و 19 تن در هکتار)، کود شیمیایی اوره به میزان 225 و 450 کیلوگرم در هکتار و عدم مصرف کود (شاهد) و کرت فرعی دو رقم ذرت سینگل کراس KSC704 و KSC260 بود. نتایج نشان داد که استفاده از کودهای آلی بهطور معنیداری (p≤0.01, p≤0.05) صفات قطر بلال، طول بلال، عملکرد علوفه خشک و علوفه تر را افزایش داد. بیشترین ارتفاع بوته (285 سانتیمتر) از تأثیر 24 تن کود گاوی در رقم KSC704 حاصل شد، همچنین حداکثر عملکرد علوفه تر و خشک به ترتیب 75 و 30/5 تن در هکتار و بیشترین طول بلال (23/1 سانتیمتر) از تأثیر تیمار مصرف 32 تن کمپوست در هکتار از رقم KSC704 به دست آمد. کمترین مقدار عملکرد ماده خشک در رقم KSC260 و استفاده از سطوح مختلف کود اوره و شاهد مشاهده شد. در مجموع کاربرد کودهای آلی (کمپوست، مرغی و گاوی) در رقم KSC704 نسبت به رقم KSC260 در صفات مورد بررسی نتایج بهتری را نشان داد. همبستگی مثبت و معنیداری بین علوفه خشک با ارتفاع (**54/0r=)، طول بلال (**57/0r=) و قطر ساقه (**71/0r=) وجود داشت. بهطورکلی، مصرف حداکثر 32 تن کمپوست در هکتار در رقم تجاری 704 برتری معنیداری نسبت به سایر تیمارهای کود آلی و شیمیایی دارد.
پژوهشی
امیر مرادی نژاد؛ مهدیه کریمی؛ راشین پورمتین
چکیده
کمبود منابع آب به عنوان یکی از عوامل محدودکننده تولید، نقش مهمی را در تعیین نوع فعالیتهای کشاورزی ایفاء میکند. استحصال آب باران یکی از شاخصترین تکنیکهای مدیریت بهرهبرداری از آب باران برای مقابله با کم آبی می باشد. ایجاد باغات دیم گلمحمدی همراه با در نظر گرفتن تکنیکهای مناسب از قبیل جمعآوری آب باران، تبدیل آن به رواناب، ...
بیشتر
کمبود منابع آب به عنوان یکی از عوامل محدودکننده تولید، نقش مهمی را در تعیین نوع فعالیتهای کشاورزی ایفاء میکند. استحصال آب باران یکی از شاخصترین تکنیکهای مدیریت بهرهبرداری از آب باران برای مقابله با کم آبی می باشد. ایجاد باغات دیم گلمحمدی همراه با در نظر گرفتن تکنیکهای مناسب از قبیل جمعآوری آب باران، تبدیل آن به رواناب، ذخیره آب و کاهش تبخیر، یکی از راهکارهای اساسی در این راستا میباشد. هدف این تحقیق، تعیین اثر سامانههای سطوح آبگیر در استقرار و توسعه کشت گلمحمدی در شرایط دیم و ترویج آن است. این تحقیق در قالب سه تیمار و پنج تکرار در اراضی شیبدار به مدت پنج سال اجرا شد. برای این منظور عرصهای با شیب حدود 20% انتخاب شد. سامانههای سطوح آبگیر، شامل تیمار زمین تمیز شده با استفاده از فیلتر در چاله نهال، تیمار سامانه سطوح آبگیر نیمهعایق با استفاده از فیلتر در چاله نهال و شاهد طبق عرف محل اجرا شدند. هر سال پارامترهای ارتفاع، تاج پوشش اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که در مجموع تیمار با سامانه نیمهعایق مطلوبتر از سایر تیمارها عمل کرده است. علت آن تأثیر مقدار بارندگی فصل بهار بر روی تیمارهای فیلتردار و سامانههای نیمهعایق و فیلتردار است.